همدل شدنمونهمدل شدنمون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
بابا جونه آیندهبابا جونه آینده، تا این لحظه: 35 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
مامان جونه آیندهمامان جونه آینده، تا این لحظه: 34 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
میوه ی زندگیمون،کارنمیوه ی زندگیمون،کارن، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

تـــــــــــــــرنّم زندگی

79.فـــــــــــــرش

سلام دوستای نازنینم   عزاداریاتون قبول حق و التماس دعا   . تاسوعای امسال خونه بودم،اصلآ حال و هوای رفتن به بیرونو نداشتم،و خوب شوهری هم دلخور شد ازم...   دلش میخواست با هم باشیم و بخاطر همینم صبح روز عاشورا اومد دنبالم و رفتیم بیرون...   نزدیک خونشون یه محلی هست که هر سال اونجا مراسم شبیه خوانی اجرا میشه و مامان سیدم برا اونجا نذر داره   امسال ما نذرشو بردیم و کمی هم از مراسم فیض بردیم...   شبم مراسم شام غریبان بود و بیرون رفتیم...   امسال نتونستم اونجوری که دلم میخواست عزاداری کنم و گریه کنم   نشـــــــد... . امروز صبح رفتی...
3 آبان 1394

78.دندونای عقل فک بالا

سلام دوستای خوبم   بالاخره بعد 7 ماه که از جراحیه دندون عقلم میگذشت و بخاطر ترسم نمیرفتم دندونپزشکی،بالاخره سعی کردم رو ترسم غلبه کنم و دوشنبه ی گذشته و امروز از شر دندونای عقل فک بالام خلاص شدم...   نمیگم راحت بود،نه اذیت شدم،اما بالاخره تموم شد.   چند تا پرکردنی دارم که موند برا دوشنبه های آینده که کلاس ندارم ببرمشون.   خدایا شکــــــــــــــــــــــــــرت   ...
27 مهر 1394

75.ممنوع

زین شاخه به آن شاخه پریدن ، ممنوع   در ذهن به جز تو آفریدن ، ممنوع   غیر از تو ورود دیگران در قلبم   عمرأ ، ابدأ ، هیچ ، اکیدأ ، ممنوع . دوستت دارم عشششقم ...
9 مهر 1394

72.گاهی...

گاهی مجبوری تو فضای بغضت بخندی...   دلت بگیره ولی دلگیری نکنی...   شاکی بشی ولی شکایت نکنی...   گریه ات بگیره اما نذاری اشکات سرازیر بشن...   خیلی چیزا رو ببینی اما ندیده اش بگیری...   دلتو بشکنن ولی صدات در نیاد...   گاهی... ...
25 شهريور 1394